کد مطلب:548
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:31
چرا اصلاحات، در جوامع شامل فساد همه گير و همه جانبه، مثل جوامع امروزي، جز از طريق انقلاب، ممكن نيست؟
1 ـ اصلاحات تدريجي هميشه بر همان شالودههاي قديمي گذارده ميشود و تأثير انها وابسته به آن است كه شالودههاي سالم باشد، و به تعبير ديگر، در «رفورمها» الگوها و ضوابط همان الگوها و ضوابط پيشين هستند و اين در آنجا به درد ميخورد كه الگوها سالم مانده باشند، در غير اين صورت به «نقش ايوان» پرداختن ثمري ندارد چه اينكه «خانه از پاي بست ويران است». در اينجا بايد به سداغ الگوهاي جديد رفت و مسائل زير بنايي را در مسير دگرگوني مورد بررسي مجدّد قرار داد.
2 ـ اصلاحات تدريجي غالباً از طرق مسالمت آميز مايه ميگيرد و تكيه خود را در بسياري از موارد تنها روي «منطق» قرار ميدهد، و اين در حالي اثر دارد كه آمادگي فكري و زمينهاي در اجتماع باشد، ولي آنجا كه اين زمينهها وجود ندارد، بايد از منطق انقلاب كه منطق «قدرت» است استفاده كرد؛ اگر چه در «تحوّلهاي انقلابي» نيز منطق نقش مؤثري دارد، ولي ضربه نهايي را «قدرتهاي انقلابي» وارد ميكنند.
استفاده كردن از روشهاي غيرانقلابي در جوامعي كه فساد در عمق آنها نفوذ كرده، سبب ميشود كه عناصر اصلي فساد از موقعيّت استفاده كرده، خود را در برابر «اصلاح طلبان» مجهّز سازند، و در برابر سلاحهاي آنها به «وسائل خنثي كننده» و «بازدارنده» مجهّز گردند، درست همانند ميكربهاي نيرومندي كه در برابر استعمال تدريجي «دارو» مصونيّت پيدا كرده و به كار خود ادامه ميدهند و جز در يك حملة برق آسا با داروهاي قوي از ميان نخواهد رفت!
3 ـ در جامعههايي كه فساد به ريشه نفوذ كرده، عناصر قدرتمند ضدّ اصلاح، تمام مراكز حسّاس اجتماع را در دست دارند و به آساني ميتوانند هر طرح اصلاح تدريجي را عقيم كنند مگر آن كه غافلگير شوند و پيش از آن كه «تشكّل» و «تجهيز بيشتر» يابند با يك «حملة انقلابي» از هم متلاشي گردند!
4 ـ نيروهاي عظيم اصلاحي و انقلابي را معمولاً نميتوان براي مدّت زيادي داغ و پرهيجان و آماده و يكصدا نگاهداشت و اگر بموقع از آنها استفاده نشود ممكن است با گذشت زمان «كارائي و برندگي» خود را از دست دهند، و عناصر «ضدّ انقلابي» تدريجاً در صفوف و افكار آنها نفوذ كنند؛ لذا بهنگام نياز به اصلاحات گسترده و وسيع، بايد از وجود آنان حدّاكثر استفاده را، «سريع وبرق آسا» نمود وپيش از آن كه به خاموشي گرايند، و نيروهاي ارتجاعي از حدّت و هيجان آنها بكاهند، مورد بهره برداري قرار گيرند.
5 ـ تاريخ نيز نشان ميدهد كه اين دسته از اجتماعات، از طريق اصلاحات تدريجي سازمان نيافتهاند، بلكه اصلاح آنها از طريق جهش و انقلاب بوده است.
پيامبران بزرگ، و مردان اصلاح طلب جهان، به هنگام مواجهه با چنين جوامع، همواره روش انقلابي را در پيش گرفتند و در ميدان جهاد و مبارزه تا آخرين حدّ قدرت گام نهادند.
نوح، ابراهيم، موسي، عيسي ـ و مخصوصاً پيامبر اسلام ـ كه سلام خدا بر همه باد، همگي مردان بزرگ انقلابي بودند.
مردان و زنان بزرگ ديگري كه چهرة تاريخ را عوض كردند و نقطة عطفي در مسير زندگي انسانها، يا اجتماع خود محسوب ميشوند، همه انقلابي بودند، و اين خود دليل زندهاي است كه اصلاح اينگونه جوامع جز از طريق انقلاب امكانپذير نيست.
حكومت جهاني حضرت مهدي
حضرت آيت الله مكارم شيرازي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.